بشنو از نی ، وسعت پژواک را
انعکاس ناله ی افلاک را
هر صدایی را که تنهایی نهفت
نی ، میان نغمه ها ، همواره گفت:
"وسعت فریاد من ، صبحی پرند؟!
وا کن از دل عقده های دردمند
تا ز هفت اقلیم عالم بگذرم
گرد دل تنگی نگیرد ، باورم"
اوج غم هر چند با ناله یکی ست
خاطرات نی ،فقط در ناله نیست!
ریشه ی اندوه نی ، در نینواست
زخمه هایش خاطرات کربلاست
نی نوازانی که عاشق نیستند
عاشق فصل شقایق نیستند
هر چه دل ، صرف ترنم می کنند!
" بند هفتم" را به لب ، گم می کنند
بند هفتم ، در مقام عاشق است
در مقام عاشقان لایق است
بند هفتم ، نغمه ی شور دل است
قصه ی اشک و عبور محمل است
بند هفتم ، نی نوای سینه هاست
گر یه ی آیینه در آیینه هاست
بند هفتم ، یا همان ...بند عجیب!
مانده همواره به روی نی ، غریب!
غربت آباد نوایش ، بند بند
زخمی فصلی سراسر ، دردمند
ریشه ی هر نغمه در نی ، نینواست
نینوا ، اندوه نسل کربلاست